رفتن به نوشته‌ها

مزایا و معایب کارکردن در شرکت های کوچک و متوسط به عنوان بازاریاب دیجیتال زمان مطالعه: 9 دقیقه

وقتی به سایت های کاریابی سر میزنیم شرکت های زیادی هستند که برای این بخش کاری خود آگهی داده اند. شرایط بسیار متنوع است. هم آماتور میخواهند هم حرفه ای، هم تمام وقت هم نیمه وقت، هم نیرویی که علاوه بر دیجیتال مارکتینگ به کارهای دیگری مانند عکاسی و یا گرافیک تسلط داشته باشد هم نیرویی که فقط قرار است که یک بخش از واحد بازاریابی دیجیتال مانند سئو یا تولید محتوا را بر عهده بگیرد.

این روزها کسب وکارها نیاز دارند تا افرادی را به خدمت بگیرند که مفاهیم بازاریابی دیجیتال را درک می کند و میتواند آن مفاهیم را به صورت عملی نیز در آن کسب و کار اجرا کند.

یکی از مهمترین چالش های پیش روی هر دیجیتال مارکتری در ابتدا و حتی میانه ی راه میتواند این باشد که در کجا کار کند؟ برای کدامیک از این آگهی ها رزومه ارسال کند و آینده خود را با کدامیک از آنها بسازد؟

در این مطلب سعی میکنم شرایط کار کردن به عنوان یک دیجیتال مارکتر (بازاریاب دیجیتال) را در شرکت های کوچک و متوسط بررسی کنم. من با توجه به دیدگاه و تجربه خودم این مطالب را بیان میکنم لذا ممکن است (حتما) کم و کاستی هایی داشته باشد.

منظور از شرکت های کوچک میتواند شرکت های خدماتی نوپا، مجموعه های قدیمی که از بازاریابی دیجیتال بهره نمیبرند و حتی مغازه و کسب و کار های سنتی نیز باشد. بسیاری از شرکت ها در شروع کار و یا کسبه سنتی، اطلاعی از همچین فعالیت هایی ندارند و بیشتر به آموزه های قدیمی در کسب و کار خود اکتفا میکنند. البته ممکن است شرکت های بزرگ نیز با وجود چندین سال سابقه، واحدی به این شکل نداشته باشند.

 

digital-marketers-in-mini-companies

 

تمایل داریم در چه محیطی کار کنیم؟

  • محیطی با تعداد کارکنان زیاد ما را خوشحال میکند یا کم؟
  • آیا وجود سرپرست میتواند به یادگیری ما کمک کند یا بدون همچین شخصی میتوانیم خود را بروز نگه داریم؟
  • آیا پول برایمان در الویت قرار دارد؟
  • آیا اطلاعات کافی برای کارکردن در آن مقطع را داریم؟
  • ساعت کاری شناور چقدر برایمان حیاتی است؟

با درک و پاسخ دادن به این قبیل سوالات میتوانیم گام اول را برای کارکردن در یک شرکت به عنوان دیجیتال مارکتر یا همان بازاریاب دیجیتال برداریم. البته جا دارد که سوالات بیشتری را از خود بپرسیم، من به ذکر همین چند مورد اکتفا میکنم. اگر مورد بیشتری به نظرتان رسید بخش نظرات ارسال نمایید.

 

what-a-digitalmarketer-wants

 

خب تا الان مشخص کردیم که ما از شرکت چه میخواهیم؛ حالا نوبت بررسی شرکت ها و آگهی هاست. آگهی های زیادی از شرکت های بزرگ و اسم دار تا شرکت های کوچک و استارتاپ ها وجود دارد که باید با توجه به توقعات و نیاز ها برایشان رزومه ارسال کنیم.

اگر انتخاب شما شرکت های کوچک و متوسط و کسب و کار های سنتی است بهتر است قبل از ارسال رزومه و شروع همکاری مواردی را در نظر بگیرید که در ادامه بیان میکنم:

 

اول مزایا؛

امکان فعالیت به صورت نیمه وقت

از آنجایی که ممکن است این شرکت ها تازه شروع به فعالیت های دیجیتال مارکتینگی خود کرده باشند؛ یا یک نفر این کار را شروع کرده و در اول راه است و یا خود شما باید این استارت را بزنید. از آنجایی که فعالیت هایشان گستردگی زیادی ندارد میتوان در آنها به صورت نیمه وقت یا حتی دورکاری فعالیت نمود.

برای مثال: مسئولیت سئو سایت یه مغازه و شرکت را برعهده بگیرید. یا به عنوان کارشناس شبکه های اجتماعی در جایی فعالیت کنید.

 

همه چیز یاد خواهید گرفت اگر…

وقتی قرار است خودتان شروع کننده مسیری باشید، دو انتخاب پیش رو دارید:

  1. به درخواست های کارفرما که احتمالا اطلاعات زیادی هم ندارد، اکتفا کنید
  2. علاوه بر درخواست های کارفرما، یک ماجراجویی جذاب را آغاز کنید

اگر مسیر اول را انتخاب کنید، ریسک کمتری را متحمل شده اید. همه چیز بر وقف مراد کارفرما پیش میرود. هر چیزی که خواسته فراهم شده و نتیجه کار خودش را میبیند. شما هم کاری که در آن تبحر دارید را انجام دادید و حتی در آن حرفه ای تر میشوید، حقوق ماهیانه سر جایش است و آرامش فکری خواهید داشت.

اما اگر مسیر دوم را انتخاب کنید باید پیه یک سری مسائل را به تن خود مالیده باشید. شما انتخاب کرده اید که علاوه بر خواسته های کارفرما، راه های جدیدی را امتحان کنید. ممکن است وقت کافی در ساعت کاری وجود نداشته باشد و یا نیروی انسانی کمی برای اینکار وجود داشته باشد، پس باید تمام کار ها را خود شما پیش بگیرید.

از وقت استراحت میزنید. حتی اگر وقت کافی هم وجود داشته باشد در ساعت کاری به آن میپردازید از اینرو ممکن است کسی که از کار شما سر در نمی آورد شما را متهم به کم کاری کند. از وقت استراحت خود زده اید، بیشتر کار کرده اید، آرامش روان خود را از دست داده اید اما بیشتر یاد خواهید گرفت. ممکن است به نتیجه ای برسید که برای کارفرما مطلوب باشد و از آن استقبال کند. شما اعتبار کسب کرده و ترفیع بگیرید. اما به همین مقدار احتمال دارد نتایج برعکس شود و شما شغل خود را از دست بدهید.

برای مثال: زمانی که بخواهید برای شرکتی که در آن به عنوان پشتیبان سایت و سئو فعالیت میکنید و بخواهید سرنخ سازی کنید.

 

احتمالا حقوق بیشتر

از آنجا که شما تنها فرد آن مجموعه هستید، با کمی نشان دادن توانایی های خود میتوانید درآمد خود را بیشتر کنید. مدیران در شرکت های کوچک به خوبی از تاثیر کارمندان آگاه میشوند، آنها تمایل به فروش بیشتر دارند و شما به این هدف نزدیکشان کرده اید. حقوق شما راحت تر اضافه میشود و حتی امکان دارد که شما را در کارشان شریک کنند.

برای مثال: شما پشتیبان شبکه های اجتماعی یک بوتیک هستید، پس از مدتی ممکن است صاحب مغازه شما را در ازای فروش از طریق شبکه های اجتماعی شریک کند.

 

و اما معایب…

مدیران درک زیادی از کار شما ندارند

مدیران شرکت های کوچک و مغازه داران هر اندازه هم که با دیجیتال مارکتینگ آشنا باشند باز درک کاملی از تخصص شما نخواهند داشت و از دیدگاه غیر فنی نگاه خواهند کرد. این میتوانید در طول همکاریتان به مشکلاتی بر بخورید. آنها مقداری “دهن بین” هستند و ممکن است حرف اطرافیانشان (هرچند اشتباه) روی آنها اثر بگذارد و این ممکن است امنیت و آرامش شغلی را از شما بگیرد.

برای مثال: مدیری که آمار سایت خود را از الکسا نگاه میکند. اگر انسان رستگاری نباشید میتوانید برای ماه ها و حتی سال ها در آنجا کار کنید! 😉

 

خودتان KPI تعریف میکنید

احتمالا توضیح دادن مباحثی مانند  Bounce Rate برای کسی که در این زمینه تخصصی ندارد کمی سخت است. (اگر نمیدونید چیه اینجا توضیح دادیم که Bounce Rate چیست) شما برای موفقیت در کارتان این KPI (شاخص کلیدی عملکرد) را در نظر میگیرد، وقت زیادی را صرف آن میکنید اما موقع گزارش به کارفرما چه میگویید؟ اگر با یک مغازه دار سنتی یا یک مدیر قدیمی سر و کار داشته باشید متوجه میشوید که واقعا کار راحتی نخواهد بود.

 

فشار کاری بالاست (خطر بخار شدن!)

در بیشتر موارد زمانی که در این مجموعه ها استخدام میشوید در روز اول یک سری کار مشخص خواهید داشت. اما به مرور به وظایف شما اضافه میشود (طبق قوانین نانوشته) از آنجایی که ممکن است تنها فرد آنجا در این جایگاه شغلی باشید کم کم وظایف سنگین میشود. تا حدی که از تسک هایی که روز اول برای شما در نظر گرفته شده جا میمانید.

برای مثال: شما به عنوان مسئول شبکه های اجتماعی استخدام شده اید ولی از آنجایی که شبکه بلدید از شما میخواهند در این بخش نیز فعالیت کنید.

 

مجبورید از هرچیزی بدانید حتی غیر مرتبط

زمانی که در واحدی مشغول میشوید که در آنجا تنهایید، کم کم به این موضوع پی خواهید برد که به تخصص های بیشتری نیازی دارید در صورتی که نه در گذشته و حتی نه در آینده به درد شما نخواهد خورد، اما به دلیل نیاز مجبورید آن ها را یاد بگیرید و در کار خود استفاده کنید.

برای مثال: به عنوان شخصی که تولید محتوا انجام میدهد درگیر مشکلات برنامه نویسی سایت میشوید.

 

… و آخر نتیجه گیری

کار کردن در شرکت های کوچک و متوسط هم میتواند یک چالش زیبا همراه با یادگیری زیاد باشد هم میتواند به یک کابوس تبدیل شود.  این شمایید که انتخاب میکنید در کجا کار کنید پس قبل از شروع همکاری با یک مجموعه تحت عنوان کارشناس دیجیتال مارکتینگ و یا یکی از بخش های جزئی تر آن، موارد بالا را در نظر بگیرید.

کسانی که در ابتدای راه هستند و نیاز به یادگیری و تجربه دارند، این شرکت ها خیلی میتوانند به آنها کمک کنند. به ویژه دانشجویانی که فرصت کار به صورت تمام وقت را ندارند و فشار کاری میتواند یک محک جدی در ابتدای مسیر به آنها بزند.

اگر این نوشته باحاله یا مشکلی رو حل میکنه، به‌اشتراک بذار :)
منتشر شده در بازاریابی دیجیتال

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اول ایران.