زمانی که وارد یک مصاحبه کاری میشوید، معمولا شخص مصاحبه کننده در فرم استخدام و یا به صورت شفاهی این سوال را از شما میپرسد: “بزرگترین نقطه شما چیست؟”. پاسخ دادن به این سوال کمی سخت به نظر می آید، از پاسخ دادن به آن طفره میروید و نمیخواهید بگویید که “من که آدم سخت کوشی هستم” یا “من بیش از حد از کمال گرا هستم”.
بیشتر ما نمیخواهیم با بیان نقاط ضعف خود، از موفقیت های احتمالیمان جلوگیری کنیم. به عنوان مثال: اگر برای شغل مدیریت پروژه درخواست میدهیم، دوست نداریم که اعتراف کنیم در “مدیریت زمان” خیلی خوب نیستیم و یا به عنوان یک بازاریاب “روابط عمومی” خوبی نداریم.
خوشبختانه راه هایی برای پاسخ به سوال وجود دارد که به شما کمک میکند در کنار بیان نقاط ضعف، ارزش خود را به عنوان یک کارجو حفظ کنید.
7 پاسخ فوق العاده به سوال چغر و بد بدن “بزرگترین نقطه ضعف شما چیست؟”
- ضعف در انجام کار ها به صورت تیمی (روحیه کار تیمی ندارم)
- نامنظم بودن
- ضعف در تقسیم مسئولیت ها بین اعضای گروه
- ترس از اظهار نظر در جلسات دادن باز
- ممکن است هنگام اعلان نظرات و بازخوردها خشن به نظر بیایم، در صورتی که واقعا این طور نیست (مدلم این شکلیه 🙂 )
- ضعف در سخنرانی عمومی (فن بیان خوبی ندارم)
- ضعف در تجزیه و تحلیل داده ها
چرا نقطه ضعف شما برای مصاحبه کنندگان مهم است؟
- آن ها میخواهند بدانند که آیا شما از خود شناخت کافی دارید یا خیر؟
- آیا شما میتوانید صادقانه کم و کاستی های خود را بیان کنید؟
- آیا برای بهبود این کم و کاستی ها مبارزه میکنید یا اجازه میدهید که شما را عقب نگه دارند؟
در نهایت شما میخواهید با پاسخ به این سوال نشان دهید که چگونه یک ضعف را به عنوان انگیزه ای برای یادگیری مهارت های جدید یا پیشرفت حرفه ای خود مورد استفاده قرار دهید.
از طرفی تمام انسان ها دارای نقاط ضعف هستند، شخص مصاحبه کننده از شما انتظار ندارد کامل باشید!
این مسئله بسیار حیاتی است که در پاسخ به این سوال، شما به این نقاط ضعف (که موجب ناتوانی در ارائه عملکرد مطلوب میشود) به طور مستقیم اشاره نکنید.
مثال پاسخ اشتباه: شما برای نقش “تحلیلگر داده” درخواست کار کرده اید. نباید اعلام کنید که “من در ریاضیات و سر و کله زدن با اعداد خیلی خوب نیستم!”
مثال پاسخ صحیح: اگر شما برای نقش کپی رایتری درخواست میدهید [که دانش ریاضی در آن حیاتی نیست] میتوانید نقطه ضعف خود را اینگونه بیان کنید: “من زیاد با اعداد و ارقام سر و کله نزده ام و تجربه زیادی در تجزیه و تحلیل داده ها ندارم ،با اینکه ریاضیات برای من -که نویسنده تبلیغات هستم- یک دانش حیاتی نیست اما برای من مهم است که بتوانم درک خوبی از Google Analytics داشته باشم که پیش نیاز آن درک ابتدایی از ریاضیات است. برای مقابله با این ضعف دوره های آنلاین تجزیه و تحلیل داده ها را در نظر گرفته ام و در اولین فرصت قصد دارم این مبحث را فرا بگیرم.”
(اگر شما یک بازاریاب دیجیتال هستید پیشنهاد میکنم مطلب مزایا و معایب کار کردن در یک شرکت کوچک به عنوان دیجیتال مارکتر را مطالعه نمایید.)
برای درک بهتر نگاهی به مثال های زیر بیاندازید:
-
“روحیه کار تیمی ندارم. من همیشه عادت دارم همه کارهایم را به صورت انفرادی انجام دهم. پس قبول کردن اینکه قسمتی از کار وابسته دیگری باشد برایم سخت است. به همین دلیل همیشه دنبال کاری بودم که در آن نیازی به کار به صورت تیمی نباشد.با این حال برای بهبود این نقطه ضعف تلاش کردم و به تازگی قرار است در کارگاهی تحت عنوان “تیم سازی” شرکت کنم. با اینکه مدت زیادی است که به صورت تکی کار میکنم اما به اهمیت کار تیمی آگاهم. در این کارگاه یاد میگیرم چطور به هم تیمی هایم اعتماد داشته باشم و در صورت نیاز از بقیه کمک بگیرم.”
این پاسخ به دلیل اینکه این ضعف در نتیجه کار شما را تحت تاثیر قرار نمیدهد و شما برای موفقیت نیازی به کار تیمی ندارید بسیار مناسب است. علاوه بر این شما حس مبارزه طلبیتان را برای پوشش نقطه ضعفتان نشان داده اید.
-
“من اساسا آدم منظمی نیستم. با اینکه هیچگاه در نتیجه کار من اثری نداشته اما به تازگی دریافته ام که میز کار نامرتب و یا Inbox در هم و بر هم میتواند در کار من مداخله کند. به مرور به این نتیجه رسیدم که زمانی را برای مرتب کردن فضای کار و حتی فضای دیجیتال قرار دهم و به مرور دیدم که بازدهی من در انجام وظایف در طول هفته بهتر شده.”
بسیاری از مردم میز های نامرتب و کثیفی دارند [این یک نقطه ضعف متداول است]. پاسخی که شما دادید کار خواهد کرد زیرا شما یک ضعف حل شدنی و قابل قبول را بیان کردید. همچنین قدم هایی که برای بهبود منظم بودن خود برداشته اید را اعلام کردید. این نشان میدهد شما در سطح بالایی از نبوغ و خودشناسی قرار دارید.
-
“من به طرز شگفت انگیزی به خود وابسته ام. بیشتر اوقات احساس میکنم همه کار ها را میتوانم خودم انجام دهم و محول کردن آن به دیگران کمی برایم سخت است.زمانی که در محل کار قبلی به درجه مدیریت ارتقا پیدا کردم این مسئله برایم حیاتی شد، من مجبور شدم که یاد بگیرید چطور وظایف را تقسیم کنم. به منظور کنترل مظایف محول شده، یک سیستم مدیریت پروژه را اجرا کردم تا از روند انجام کار ها آگاه باشم. این سیستم من را در “تقسیم وظایف” بسیار کمک نمود.”
این پاسخ مهارت کسب شده شما را برای مقابله با نقطه ضعفتان و همچنین قدرت شما در انعطاف پذیری نشان میدهد که برای همکاری و رشد در بلند مدت بسیار مهم است.
-
“از اینکه با اعلام نظراتم باعث دلشکستگی بقیه شوم نگرانم و معمولا بازخوردم را اعلام نمیکنم. در شغل پیشین، همکاری از من خواست تا برخی از قطعاتش را ویرایش کنم و نظرم را به او بدهم. بنا به تجربه همکاری که با او داشتم فهمیدم که بازخورد من اگر به شیوه درست و مودبانه بیان شود، میتواند به او کمک کند.”
این پاسخ هم کارساز است زیرا شما توضیح میدهید که چگونه میتوانید یک نقطه ضعف را به یک نقطه قوت تبدیل کنید. معمولا ترس از نظر دادن میتواند به عنوان یک ضعف بزرگ در محل کار تلقی شود به ویژه اینکه یکی از وظایف شما در نقشی که پذیرفته اید باشد.
-
“رُک و رو راست بودن من باعث شده که در سالیان سال به عنوان مدیر تیم، موفق باشم زیرا میتوانم کار ها را به خوبی پیش ببرم و مردم هم اغلب بخاطر صداقتم به من احترام میگذارند.اما به تازگی متوجه شده ام رک بودن من باعث ایجاد فاصله بین من و کارمندانم میشود مخصوصا زمانی که نیاز است تا به آن ها بازخوردم را اعلام کنم. من روی این مسئله کار کردم تا بتوانم با ایجاد همدلی، روابط عمیقتری را با کسانی که تحت مدیریت من هستند، داشته باشم. ضمننا در دوره آنلاین مدیریت رهبری هم شرکت کرده و با استاد دوره برای برطرف کردن ایم مشکل مشورت کرده ام”
واقعیت های شخصیت ما گاهی اوقات میتواند به ما در کار کمک کند در حالی که گاهی اوقات مانع ما میشود این طبیعی است به هر حال این مهم است که شما توانایی این را داشته باشید که به موقع متوجه تداخل خلق و خو و نقش کاریاتن را داشته باشید و بتوانید این موضوع را به مصاحبه کننده نشان دهید.
-
“از سخنرانی استرس میگیرم. من به عنوان یک طراح سایت نیاز زیادی به سخنرانی عمومی ندارم اما این مسئله برای من بسیار پر اهمیت است زیرا گاهی اوقات نیاز دارم تا پیشنهاد خودم را در یک جلسه یا قرار کاری بیان کنم. برای مقابله با این نقطه ضعف با مدیرم صحبت کردم. او به من اجازه داد که در برخی از جلسات، درباره تاریخچه پروژه ها چند دقیقه صحبت کنم. این تمرین باعث شدکه من بتوانم آرامشم را هنگان سخنرانی ها حفظ کنم.”
در این مثال شما توانایی ای را نام می برید که در نقش شما خیلی مهم نیست اما شما در نهایت تلاش کرده اید تا با آن نقطه ضعف مبارزه کنید. این میل به مسئولیت پذیری شما را در کسب کار بیش از حدِ نقشتان در شرکت نشان میدهد.
-
“من زیاد در تجزیه و تحلیل اطلاعات ماهر نیستم، اما میدانم ان نقطه ضعف باعث میشود متوجه عملکرد محتواهایم در فضای آنلاین نباشم. در محل کار پیشینم، با مدیر سئو جلساتی را برگزار میکردیم تا درباره چگونگی عملکرد پست ها و آنالیز آنها با هم صحبت کنیم.
علاوه بر آن من موفق به اخذ مدرک Google Analytics شدم پس توانستم با استفاده از آن به طور مرتب اطلاعات مربوط به بلاگ شرکت را آنالیز کنم. با استفاده از این راهکار هاتوانستم رابطه با اعداد را کمی بهبود ببخشم.”
در این مثال شما میتوانید میل خود را به فراتر از شرح وظایف کار خود نشان دهید و به طور کلی نشان دهید استفاده کردن از برخی مهارت ها و پوشاندن نقاط ضعف چگونه میتواند باعث موفقیت شرکت شما باشد.
پس اگر با سوال “بزرگترین نقطه ضعف شما چیست؟” مواجه شدید…
- نقطه ضعفی را انتخاب کنید که نتیجه کار شما را تحت تاثیر قرار نمیدهد
- صادق باشید و یک نقطه ضعف واقعی را بیان کنید
- یک نمونه برای اینکه چه برنامه ای برای رفع این نقطه ضعف دارید ارائه کنید یا یک منبع آموزشی برای مبارزه با آن نام ببرید
- به مصاحبه کننده نشان بدهید که توانایی این را دارید که از تعامل با دیگران میتوانید نقاط ضعف خود را پیدا کنید و بهبود ببخشید
- متکبر نباشید! اما خودتان را هم دست کم نگیرید
بزرگترین نقطه ضعف شما چیه؟ توی کامنت‌ها از تجربیاتتون بگید…
منبع:
ممنون خیلی کمکم کرد